نحوه ایستادن و استرس

آیا می خواهید یاد بگیرید که چگونه فقط در 2 دقیقه نحوه ایستادن خود را ارتقا دهید؟ در بعضی مواقع ممکن است احساس استرس و اضطراب زیادی داشته باشیم. اکنون ، من قبل از یک مصاحبه مهم شغلی ، قبل از ارائه به شما می گویم که چگونه با این وضعیت کنار بیایید. احساسات ما بر زبان بدن ما تأثیر می گذارد. وقتی احساس بدی داریم ، وقتی استرس داریم ، وقتی مضطرب هستیم ، اغلب در صندلی خود قوز می کنیم و کوچک می شویم. منطقه ای که ما می پوشیم کوچک می شود ، باید خودمان را بغل کنیم. عکس این اتفاق می افتد وقتی احساس خوبی داشته باشیم. منطقه ای که ما می پوشیم گسترش می یابد ، نحوه نشستن تغییر می کند و بیشتر به حالت ایستاده قرار می گیریم. بنابراین این چه ارتباطی با وزارت دفاع ما دارد؟ در یک مطالعه ، برخی از گونه های میمون وقتی احساس خوب و قوی می کنند موضع می گیرند و انسان ها نیز همین کار را می کنند. تصور کنید هر عملی که هنگام پیروزی در یک مسابقه و پیروزی انجام می دهید ، وقتی قهرمان می شوید تصور کنید چه نوع میمونی همان کار را می کند. خوب ، فکر می کنید چه کاری باید انجام دهد ، درست است؟ بگذارید بلافاصله توضیح دهم. چند دقیقه بعد از انجام این موضع گیری ، مشخص می شود که هورمون کورتیزول مربوط به استرسی است که در آن هورمون های مربوط به قدرت در خون حیوانات به سمت بالا می روند و آنها تعجب می کنند که آیا این مسئله در انسان وجود دارد یا خیر آزمایشات و آزمایشات افراد گروه اول موضع قدرت را انتخاب کردند. افراد گروه 2 کسانی هستند که روی صندلی بسته تری می نشینند. سپس ، هورمون های آنها دوباره اندازه گیری می شود و مشاهده می شود که سطح استرس در افراد قائم کاهش یافته و هورمون های خوب آنها افزایش می یابد. بر این اساس ، اولین کاری که باید در شرایط اضطراب آور انجام دهیم ایستادن در حالت ایستاده و لبخند زدن است.

 

نفس: ای کاش یک گرز جادویی مانند این وجود داشت و حتی اگر عصبانی باشید ، استرس داشته باشید ، مضطرب باشید و غیره آرام باشید و آرام باشید چقدر آسان خواهد بود. کنار آمدن با استرس یکی از مهمترین مشکلات انسان امروزی است. ما همچنین سعی می کنیم با خشم و اضطراب کنار بیاییم ، نه فقط استرس. کسانی که می توانند با این نوع احساسات کنار بیایند ، هم در زندگی تجاری و هم در روابطشان از افراد دیگر موفق ترند. علاوه بر این ، سلامتی آنها از افراد دیگر بهتر است. خوب چگونه این حرف را می زنیم؟ ما بدون کمک خود از بسیاری از موارد نگران ، ناراحت و عصبانی هستیم. کاری که ما می خواهیم انجام دهیم بسیار ساده است. من در مورد یک تکنیک بسیار م talkثر صحبت خواهم کرد که می توانید هر روز به مدت 10-15 دقیقه استفاده کنید ، در آن تقریباً 1 ماه تفاوتهای بسیار جدی را می توانید در خود مشاهده کنید ، و حتی شخصیت شما تقریباً تغییر می کند حتی اگر آنرا به سبک زندگی تبدیل کنید. من حدود 6 سال است که از این روش استفاده می کنم و فواید خارق العاده آن را دیده ام. در واقع ، این اکنون برای من یک عادت شده است. جدا از زمان هوشیاری ، ناخودآگاه شروع به انجام این کار کردم. مطالعات علمی متعددی در مورد تأثیر تمرینات تنفسی بر روی مغز و بدن وجود دارد. به طور کلی ، انواع مختلفی از تمرینات تنفسی ، فیلم ها و مقالات در اینترنت وجود دارد. آنچه برای شما می نویسم تمرینات تنفسی صوفیانه است که 6 سال است از آنها استفاده می کنم و آنها را تجربه کرده ام. این ورزش تنفسی است که توسط دراویش چرخان صوفی استفاده می شود. طبق تحقیق انجام شده در دانشگاه مرمره ، MRI مغز دراویش چرخشی که سالها از این تمرین استفاده کرده اند مورد بررسی قرار می گیرد و در نتیجه ، تغییرات مثبت در ساختار مغز آنها مشاهده می شود. حالا چطور آن کار را انجام بدهیم؟ این روشی است که با کار کردن مانند تمرینات در تفکر مثبت ، ورزش بدنی ایجاد خواهد شد. با تشکر از این روش ، بلافاصله تسکین خواهید یافت و حتی اگر این کار را برای مدت طولانی و بیش از 10 دقیقه و به طور منظم انجام دهید ، به راحتی عصبانی و استرس نخواهید داشت. آرامش درونی شما افزایش می یابد و شما قادر خواهید بود استرس و تکانه های خود را با راحتی بیشتری کنترل کنید. تمرین تنفس صوفیانه؛ این یک تمرین بینی است. برای این کار ، بینی ما باید باز باشد ، در حالی که نفس می کشید ، باید 4 ثانیه نفس خود را بیرون دهید و 8 ثانیه نفس خود را بیرون دهید. این یک تمرین سخت است. من توصیه می کنم این کار را برای اولین بار در رختخواب انجام دهید ، اما به یاد داشته باشید ، بدن ما هنگام انجام این کار به آن عادت می کند. ممکن است بخوابید زیرا عضلات برای اولین بار شل می شوند. اما در این صورت به آن عادت خواهید کرد و شروع به غواصی نمی کنید. این تمرین را می توانید برای اولین بار 4-4 انجام دهید. مهم نیست ، آن را تا جایی که می توانید کشش دهید. هنگام تنفس تا 4 و در هنگام بازدم تعداد 8 را می شماریم. در واقع ، این بسیار ساده است ، وقتی هر روز 10 دقیقه این کار را انجام می دهید ، حتی تنفس ما نیز سالم می شود. نفس عمیق و آهسته خواهیم کشید و اکسیژن دریافتی خود را افزایش خواهیم داد. شما بخشهایی از مغز ما را توسعه داده اید تا بتوانید احساسات مربوط به آرامش را کنترل کنید. در مدت زمان کوتاهی ، تأثیرات آن را هم بر سلامتی و هم بر خلق و خوی ما خواهید دید.

 

انیمیشن در ذهن (رویا): مسئله دیگر در مقابله با استرس تجسم یا تخیل است. خشن ترین بیان خواب دیدن است. اما این است که ما با گنجاندن همه احساسات ایجاد می کنیم. بنابراین رایحه را بخورید دانستن ، احیای رنگ ها ، احساسات خود را که می توانیم تجسم و احساس کنیم ، دوباره زنده کنیم ، تا بتوانیم چیزی کاملاً رنگارنگ و زنده را تصور کنیم. آنها ابتدا تجارت تجسم را در ورزشکاران امتحان کردند. الکترودهایی که فعالیتهای آنها را اندازه گیری می کنند ، هنگام فعالیت در این ورزش در مغز و ماهیچه های ورزشکارانی که به اسکی مشغولند قرار می گیرد و مشاهده می شود که هنگام انجام این ورزش کدام سلولهای مغز آنها و کدام عضلات بدن آنها فعال می شوند. بعداً از همان ورزشکاران چشم بسته و از آنها خواسته شد که انجام همان ورزش را در ذهن خود تجسم کنند. در همین حال ، فعالیت های مغزی و عضلانی ورزشکاران اندازه گیری شد. وقتی این دو اندازه گیری با هم مقایسه می شوند ، وقتی افراد در واقع هر عملی را انجام می دهند ، سلول های یکسانی در مغز فعال می شوند. این بدان معناست که اگر به اندازه کافی تمرکز کرده و یک انیمیشن قدرتمند انجام دهیم ، مغز ما نمی تواند تمایز بین واقعی و خیالی و خیالی را درک کند و شروع به واکنش مشابه می کند. چگونه می توانیم از این برای شاد بودن استفاده کنیم؛ می توانیم ما را خوشحال کنیم ، می توانیم چشمان خود را ببندیم و تصور کنیم که در کجا می خواهیم باشیم ، یا می توانیم لحظه ای را که می خواهیم به هدفی که می خواهیم برسیم تجسم کنیم. اگر این کار را با تمرکز انجام دهیم ، مغز ما نمی تواند خیال و واقعیت را تشخیص دهد و مغز ما شروع به پاسخ دادن به همان پاسخ های فیزیولوژیکی می کند. ما احساس آرامش و شادی می کنیم و انگیزه بیشتری نسبت به هدف خود پیدا می کنیم. می توانید بعد از تمرینات تنفسی در طول روز تجسم کنید.

 

چگونه می توانید با تفکر صرفه جویی کنید؟ صدها فکر از گذشته در ذهن اکثر ما می چرخد. ما هر لحظه با صدها فکر در ذهن خود زندگی می کنیم و سعی می کنیم در آن لحظه کار خود را انجام دهیم. بزرگترین مشکل افرادی که در این شهر زندگی می کنند عدم توانایی در لحظه ماندن ، اضطراب یا خستگی مفرط است که آنها درک نمی کنند. در حقیقت ، بیشتر اوقات ، یکی از دلایل این امر این است که افکار در مورد گذشته یا آینده ما را پس از مدتی به خستگی و فراموشی سوق می دهد ، که شاید اغلب منجر به افسردگی و اضطراب شود. افکار در ذهن ما یا از پشیمانی گذشته ، عصبانیت یا دلتنگی ها یا نگرانی های آینده ناشی می شود. بنابراین ، ما نمی توانیم در لحظه باقی بمانیم.

 

چگونه می توانیم زمان بمانیم؟ این که بتوانم در لحظه ای زندگی کنم که با احساسات ، افکار ، احساسات و تجربیاتم زندگی می کنم ، به معنای آگاهی از آن لحظه است ، یعنی در آن لحظه به گذشته و آینده فکر نکنم. به عنوان مثال ، عایشه به پیاده روی می رود و در آن لحظه کاملاً زمین را با پاهایش روی زمین احساس می کند و در حالی که دستانش را تکان می دهد ، احساسات باد روی پوست خود را مشاهده می کند. در آن زمان ، او متوجه پرندگان آوازخوان ، سرسبزی درختان ، رنگ گلها و رایحه ها می شود. اما در آن لحظه صدای اره را می شنود و به آن صدا روی می آورد ، مرد شاخه های درخت را قطع می کند. در همین حال ، به طور ناگهانی ، عایشه اره شکسته در خانه را به یاد می آورد: "ببینید چه مدت اره شکسته بود ، من به همسرم گفتم چند بار آن را درست نکرد ، هفته ها در همان مکان بود." در آن لحظه عصبانی شد او در حال راه رفتن است اما حتی از جایی که قدم می گذارد آگاهی ندارد. آیا عایش در آن لحظه است؟ نه متأسفانه ، عایشه از هیچ کجا خارج شده و نمی تواند درمورد اشتباهاتی که شوهرش مرتکب شد ، فکر کند. حتی در چنین مواقعی می توانیم دست و پا چلفتی باشیم. این همه از شدت ذهن ماست. بنابراین اگر در لحظه نیست ، عایشه چگونه راه می رود؟ رفتار خودکار یعنی چه؟ اگر کاری را بارها و بارها انجام دهید ، می توانید پس از مدتی بدون توجه به آن ، این کار را انجام دهید. به عنوان مثال ، افرادی که به طور مداوم از صفحه کلید استفاده می کنند اکنون می توانند بدون نگاه کردن از صفحه کلید استفاده کنند. بنابراین به صورت خودکار می نویسد. پس چرا مغز این کار را می کند؟ مغز ما به ما می گوید اگر شما مرتباً این کار را انجام دهید ، پس من این کار را برای شما آسان می کنم. شما به آن توجه نمی کنید ، آن را به صورت خودکار انجام دهید و می توانید کارهای دیگری را نیز در حین انجام آن انجام دهید. این در نگاه اول بسیار زیبا به نظر می رسد. می توانید کارهای زیادی را همزمان انجام دهید. اما عیب توانایی انجام کارهای دیگر به طور همزمان این است که آگاهی ما کاهش می یابد. زیرا از یک طرف توجه به چیز دیگری کار آسانی نیست ، در این حالت حادثه ناچیز یا خستگی ذهنی اجتناب ناپذیر است. از آنجا که آگاهی کاهش یافته است ، ما به وقایع خود و محیط خود نگاه می کنیم ، اما نمی توانیم ببینیم ، بشنویم اما نمی توانیم گوش دهیم. بیشتر ما زندگی روتین داریم ، همزمان بلند می شویم ، همان چیزها را می خوریم ، به همان طریق به همان محل کار می رویم ، در محل کار یا خانه کارهای مشابهی انجام می دهیم ، سپس به خانه می آییم ، چیزی می خوریم ، کارهای مشابه انجام می دهیم چیزها و خواب ما رفتارهای خودکار را در این روال انجام می دهیم. اول از همه ، لازم است که از آن آگاه باشید. از آنجا که من کارهای مشابه را بارها و بارها انجام می دهم ، در یک کار عادی قرار دارم ، فقط خارج از عادت هایم عمل می کنم. اگر می خواهید استرس خود را کاهش دهید ، توانایی ماندن در لحظه خود را بهبود ببخشید و توجه دائماً حواس پرت شده خود را بهبود ببخشید ، می توانید توجه خود را با تکنیک ذهن آگاهی متمرکز کنید. تکنیک ذهنیت چیست؟ این توجه حواس پرت شده شما را جلب می کند ، به آرامی افکار حواس پرتی شما را به لحظه برمی گرداند ، و این در رشد مهارت های شما بسیار موثر خواهد بود. یک تکنیک در استان است. "هر لحظه در حین انجام کاری ، تمام توجه خود را تماشا کنید ، احساسات خود را مانند اینکه یک فرد خارج از خانه است تماشا کنید و بدون سوال بدون قضاوت آنها را متوجه آنها کنید ، سپس آنها را بپذیرید" در هر شرایطی ، من احساسات بدن خود را در آن لحظه مشاهده می کنم ، داده هایی که از اندام های حسی من می آیند ، خلق و خوی و افکاری که در آن لحظه داشتم ، مانند یک چشم خارج ، و مطمئنا قضاوت نمی کنم. وقتی می بینم وقتی قضاوت می کنم ، وقتی فکری از گذشته به ذهنم خطور می کند ، خدا آن را لعنت کند ، نگاه کن ، من دوباره برگشتم ... نه به این دلیل که در اینجا خود سرزنش و عصیان وجود دارد. برعکس ، اکنون افکار گذشته به ذهن من خطور می کند ، لازم است که خودم را به روشی کاملاً عینی مشاهده کنم ، نه اینکه قضاوت کنم ، آنچه اتفاق می افتد را بپذیرم و آن را تشخیص دهم. این چه کاری انجام خواهد داد؟ فقط وقتی این کار را انجام دهید می توانید فواید آن را درک کنید. در حقیقت ، دکمه توقف برای افکار دیگر در ذهن ما فشرده می شود ، یا حتی دکمه خاموش کردن نیز فشرده می شود و با بسته شدن همه برنامه های باز دیگر رایانه ، حافظه شما از بین می رود. احساس می کنید انگار ذهن خالی است ، همه چیزهای منفی ذهن را با جارو جمع کرده اید. در طولانی مدت ، وقتی نمی توانید در لحظه بمانید ، وقتی افکار شما به گذشته یا آینده می رود ، می توانید بلافاصله متوجه این موضوع شوید و خیلی راحت تر به حال برگردید. از همه مهمتر ، شما روی سلامت روحی و جسمی خود سرمایه گذاری می کنید. در واقع ، این روشی است که می تواند در همه جا به کار رود. به عنوان مثال ، حتی در هنگام مسواک زدن می توانید از این روش استفاده کنید. فرض کنیم شما روحیه منفی دارید و افکار مدام در مغز شما جریان دارند. در چنین شرایطی ، فوراً متوجه آن شوید ، آن را نامگذاری کرده و برچسب گذاری کنید (یعنی الان مضطرب هستم ، به نظر می رسد افکار منفی در مغز من وجود دارد) اما فقط آن را نامگذاری کنید و بگذارید قضاوت نکند. به عنوان مثال ، چرا قضاوت نمی کنیم مثل اینکه برای من اتفاق می افتد ، نتایج را زیر سوال نبرید. به عنوان مثال ، قضاوت در مورد نتایج مانند اینکه چرا همیشه من را پیدا می کند ، دلیل افکار منفی را مانند یک گرداب ثابت نپرسید ، غواصی نکنید ، بین خود حد بگذارید. مانند یک ناظر از بیرون تماشا کنید ، نام آن را بگذارید و بپذیرید. احساسات می آیند و می روند. در این زمان ممکن است احساس اضطراب ، عصبانیت ، عصبانیت کنید. احساسات ما که این موقت را پشت سر می گذارند به دلیل ماهیت از نظر فیزیولوژیکی موقتی هستند. هیچ احساسی ماندگار وجود ندارد. خوشبختی دائمی نیست ، ناراحتی همیشگی نیست. شما نمی توانید همیشه شاد باشید ، نمی توانید همیشه ناراضی باشید. احساسات مهمان شما هستند. آنها می آیند و می روند. وقتی به هر حالتی می رسیدید ، بدانید که چیز دیگری هستید. شما آن احساسات نیستید ، بیشتر هستید. هنگامی که کاملاً افسرده شدید ، به یاد داشته باشید که این مهمان مهمان است که به خانه شما آمده و شما میزبان هستید ، از آنها سلام کرده و آنها را اعزام کنید. همانطور که از میهمانان خود استقبال می کنید و خداحافظی می کنید ، این کار را برای احساسات خود انجام دهید. خوش آمدید و سپس او را عیادت کنید. این کار انجام پذیرفتن احساسات شما را برای شما آسان تر می کند.

 

مراقبه: ما می توانیم با مراقبه ای که در طول روز انجام می دهیم به مغز خود یاد بگیریم که آرامش خود را حفظ کند. ما همچنین مهارت های تمرکز خود را ارتقا می دهیم. درست مثل تمرینات تنفسی ، به ما امکان می دهد تا فوراً استراحت کنیم ، و اگر به طور مداوم و منظم انجام شود ، باعث تمایز مغز می شود و به طور کلی شما را بسیار آرام و آرام می کند. آرامش جسمی با تمرینات تمدد اعصاب و تنفس انجام می شود که در طول مدیتیشن انجام می شود و مغز ما تا طول موج آلفا پایین می آید. از آنجایی که مغز در طول موج آلفا نسبت به پیشنهادات خود از بیرون بازتر است ، می توانید در هنگام مدیتیشن به پیشنهادهای تأیید گوش دهید. وقتی از این طریق انجام می شود ، نفوذ ناخودآگاه بسیار راحت تر است. وقتی برای اولین بار شروع به مدیتیشن می کنید ، ممکن است نتوانید تمرکز کنید. افکار دیگری ممکن است ناگهان به ذهن ما خطور کند. این کاملا طبیعی است. خود را خسته نکنید و سعی کنید هر بار فکر خود را جمع کنید. اگر بعد از مدتی بدون تسلیم شدن به این کار ادامه دهید ، می بینید که تمرکز شما بسیار راحت تر است و افکار حمله کننده به ذهن شما کاهش می یابد. اگر حتی نمی توانید این کار را انجام دهید ، ذهن شما برای آرام شدن به چیزهای بیشتری نیاز دارد. زیرا بدیهی است که برای آرام کردن ذهن خود به کمک نیاز دارید. اگر نمی توانید ، تسلیم نشوید ، بیشتر سعی کنید.